اسپینینگ روشی هست که تو ۴ سال گذشته بیش از ۹۰درصد ماهیگیری بنده رو در بر داشته.
بهترین نتیجه رو ازش گرفتم و همواره سعی در بهتر انجام دادن این روش داشتم.
هر چند هیچ علاقه ای به نگارش در خصوص روش ماهیگیری و آموزش به علل مختلف(از جمله وجود مدعیان بی نام و نشان) ندارم ولی استثنآ این مقاله رو در خصوص تجربایت شخصی خودم میزنم و امیدوارم مورد توجه دوستان قرار بگیره.
قبل از هر چیز این نکته رو باید عرض کنم که این توضیحات در رودخانه هراز تست شده و تقریبا موفق بوده و امکان داره در منطقه خاصی روش و تغذیه متفاوت باشه. هر چند که به قول ابی فیشر قزل به هر جنبنده ای تو آب حمله میکنه.
اولین نکته انتخاب نخ مناسب هست که به نظر بنده برای اسپینینگ هیچ وقت نباید بیشتر از سایز ۰۲۵ باشه.نخهای ضخیم علاوه بر جلوگیری از پرتاب بلند و دقیق به علت فر خوردن روی اسپول بعد از مدت کوتاهی ماهیگیری رو اعصاب خورد کن میکنند.
چوب و چرخ باید با توجه به مکانی که قرار هست در اون ماهیگیری کنیم انتخاب بشه و در مورد رودخونه هراز به نظر بنده چوب ۱.۸۰ و چرخی با ظرفیت ۷۰متر نخ ۰۲۵ کافی هست.(هر چه سبکتر بهتر)
در مورد لباس هم که دوستان مطالب بسیاری رو وبلاگها قرار دادند و لپ مطلب این هست که باید هم رنگ طبیعت اطراف رود شد.
انتخاب نوع اسپینر خود یک موضوع چالش بر انگیز هست که باید تنها و تنها نسبت به جریان و شدت آب رودخانه انتخاب بشه.بحث بنده انتخاب رنگ و تعداد خال روی اسپینر نیست و تنها در خصوص استفاده از اسپینر معمولی (پهن برگ) و یا کشیده (برگ بیدی)است.از اونجایی که رودخانه ای مثل هراز از شدت جریان بالایی برخوردار هست در بسیاری مناطق استفاده از اسپینر کشیده به علت حرکت در عمق و عدم بیرون پریدن از آب بهتر جواب خواهد داد.
ابزار دیگری که قطعا به یک قزلگیر کمک خواهد کرد استفاده از نت (چاک)مناسب هست.چاکی که همیشه همراهش باشه و به راحتی در هنگام بیرون کشیدن ماهی رو در خودش جا بده.چاکهایی که نیاز به باز شدن دارند به علت وقت گیر بودن و عدم تمرکز در بیرون کشیدن ماهی مناسب نیستند.

نمونه چاک که با طول حدود ۵۰ سانت که برای این امر مناسب میباشد.
قلابهای سه شاخ و یا تک شاخه که در همه اسپینرها موجود هست بعد از مدت کوتاهی کند میشوند(به علت برخورد با سنگهای کف رود)بنابراین نیاز به تعویض دارند و راحت ترین راه برش حلقه انتهای سه شاخ و نصب حلقه به جای آن(در انتهای میله اسپینر) و جا انداختن قلاب جدید در حلقه جدید است.برای راهنمایی دقیق میتونید از پست دوست خوبمون آقا مجید استفاده کنید. http://khalgermez.blogfa.com/post-207.aspx
بنده همیشه یک دم باریک کوچک به همراه دارم که کمک زیادی در موارد مختلف بهم میکنه ویک جعبه که حدود ۱۰ عدد اسپینر در اون قرار داره.
هرزگرد مناسب هم میتونه هرزگرد ۲ بشکه ای باشه که کمترین پیچش رو به نخ انتقال بده.
عینک پلاروید هم از لوازمی هست که میتونه به دید بهتر ما کمک کنه.هر چند وقتی شما ماهی رو بتونید ببینید یعنی ماهی هم شما رو دیده و امکان به قلاب زدن بسیار پایین میاد.
سرعت کشش اسپینر همونطور که دوستمون احسان اشاره کردند هم بسیار اهمیت داره.نمیشه برای سرعت مثال یا عددی داشت زیرا چرخها نصبت به هم متفاوت هستند و تنها به این نکته اشاره میکنم که اونقدر آروم میکشیم که ماهی گاها تنبل رنگین کمان رو ترقیب به گرفتنش بکنیم.هر چه ریسک بیشتری کنید موفقیت بیشتری بدست میاد.حتی گاهی میشه تو یه جریان مناسب چند لحطه ای مکث کرد و همون لحظه گاهی نتیجه رو متفاوت میکنه.
از لوازم که بگذریم یکی از نکات قابل توجه تصمیم برای نحوه اولین پرتاب که مهمترین پرتاب شما هست.عجله در مورد پرتاب معمولا بدترین عمل هست و هر بار که با آرامی به آب نزدیک شدم و قبل از اون به جریان رود فکر کردم و تصمیم درستی گرفتم بهترین نتیجه رو داشته.
یک پرتاب دقیق زمانی بهترین نتیجه رو میده که شما بتونید از دورترین فاصله نصبت به محل فرود توقف و پرتاب کنید تا شانس دیده شدن توسط ماهی رو کم کنید.در نظر گرفتن این مهم که بعد از به قلاب زدن ماهی چقدر قدرت مانور دارید هم مهم هست زیرا ماهی بزرگ شما را معمولا به چالش کشیده و باید بتوانید در کنا رود با او همراهی کنید.
بر خلاف تصورات عموم به نظر بنده همیشه یک چاله آب آرام در وسط رود بهترین و بکرترین جا نباید باشه و جریانهای کنار رود و بوته های خوابیده بر روی رود هم میتونه از بهترین مکانهای تغذیه ماهی میتونه باشه.به شخصه معمولا با یک پرتاب بلند شروع میکنم و بعد اون رو به زیر بوته میکشونم.و این نکته که کمتر ماهیگیران به این مناطق توجه میکنندهم میتونه یک امتیاز باشه.
نحوه حرکت و سرعت اسپینر یکی دیگه از نکاتی هست که بسیار باید به اون توجه بشه.اگر اسپینر به محض ورود به اب کشیده نشه معمولا جریان آب اون رو به هم و یا به هرزگرد میپیچونه و در عملکرد اون تاثیر منفی داره. نکته دیگه این هست که باید حد اکثر تلاش برای حرکت اسپینر در عمق آب صورت بگیره که در این مورد اسپینر برگ بیدی کمک زیادی میکنه.
جریانهای کنار جریان اصلی رود هم از مناطقی هست که باید مود توجه قرار بگیره و به نظر بنده نه تنها با یک یا دو پرتاب کار به اتمام نرسیده بلکه گاهی بعد از تعویض ۲ اسپینر نتیجه به دست خواهد اومد به شرط اینکه بیش از حد در معرض دید قرار نگرفته باشید.هفته قبل من و دوست خوبم حسین از یک منطقه ۶عدد ماهی بیرون کشیدیم و شاید همون جریان رو ۲ نفری ۵۰ بار لانسه کشیدیم که در نهایت یک ماهی ۱.۵ کیلویی به اسپینر زد 
نکته دیگر در خصوص بیرون کشیدن ماهی که فکر میکنم میتونه مهم باشه این هست که در طول جریان کشش ماهی طوری باید کلاچ رو تنظیم کرد که به صورت دائم و تا لحظه آخر حد اقل یک سوم چوب خم و تحت کشش باشه.
یکی دیگه از نکات این هست که ماهیی که به قلاب زد و فرار کرد اون لحظه دوباره به قلاب نمیزنه و بهتره از اون منطقه فاصله بگیرید و ۱ ساعت بعد دوباره اون مکان رو امتحان کنید.البته اگر از روش دیگری به غیر از اسپینینگ استفاده کنید بهتر نتیجه خواهد گرفت.
قزلگیری در فصول و مناطق مختلف زمانها و روشهای مختلفی رو میطلبه و به عنوان مثال در این روزها هر چه هوا در طول روز گرمتر میشه تغذیه ماهی بهتر میشه و این موضوع در تابستان برعکس هست.
و از همه مهمتر اینکه خواهشا ماهی های ریز رو رها کنید و به خال قرمز به چشم یک ماهی در حال انقراض نگاه کنید که همیشه ارزش رها سازیش بسیار بیشتر از نگه داشتن اون هست.
در خصوص نگهداری ماهی صید شده هم این نکته مهم هست که بعد از مرگ ماهی هر چه سریعتر شکم ماهی رو خالی کنید تا هم از فساد زود هنگام جلو گیری کنید هم گوشت ماهی سفت و لذیذ باقی بمونه.
امیدوارم این نکات بتونه به خلق یک روز زیبا در طبعیت کمک کنه.قطعا هر ماهیگیر راه های و روشهایی داره که خودش بهش میرسه و قطعا با سلیقه ماهیگیر و تفکرش میتونه نتیجه بهتری بگیره.
این هم عکسهایی از آخرین برنامه ما در هراز ۱۵/۹/۹۱


یکی از دوستان هم پیشنهادهایی برای لانسه کشی داشتند که بد ندونستم به این پست اضافه کنم.
سایز لانسه نیست چند نکته را باید در نظر گرفت به شرح زیر 1.از هرزگرد دور بالا استفاده شود(هرزگردهای بولبرینگی که یک تا چند بلبرینگ دارند)
مجتبی منسوجی.