خاطره و عکسهای ارسالی از طرف احسان عبیدی آشتیانی

دوست خوبمون احسان عبیدی آشتیانی  مقاله ای رو برام فرستاند از سالهای نچندان دور سد لار.

عکسها بسیار زیبا هست و مقاله هم بسیار خواندنی.

 

روز شنبه 8 مرداد سال 1384 به لار رفتیم. دشت لار در مقابل ما قرار داشت . ساعت حدود 6 صبح بود، ماشینها در حرکت بودند ، یکی پس از دیگری ، بعضی ها سعی می کردند از دیگری سبقت بگیرند و جای بهتری را اشغال کنند. بعضی از ماشینها که به هم چسبیده بودند،خاک ماشین جلویی را که به خاطر سرعت زیاد از زمین خاکی و خشک بلند می شد به خورد ماشینهای عقبی میدادند. من در سر هوای همان نقطه قدیمی که زمان نوجوانی آنجا ماهیگیری می کردم را داشتم. پسر عمه ام که راننده بود می گفت:«هر جا که تو بگی» .منهم خوشحال شدم و گفتم:« دلم می خواهد به خلیج ،همان جای قدیمی برویم، زیرا واقعاً آنجا را دوست دارم اما هر وقت با محمد آقا می آییم ، مستقیم می رویم موسی کش، و حالا که با هم هستیم و فرصتی دست داده بیا به خاطر خاطرات خوش گذشته به خلیج برویم. » (ما آنجا را به این اسم می‌شناسیم ، خلیجی با سواحل پر از تخته سنگهای بزرگ و روان، نزدیک دلیچای)

جاده ها گمراه کننده بود ،چون به واسطه قانون جدیدی که پس از دوره ممنوعیت صید 3 ساله وضع شد ،ورود به منطقه ابتدایی سد ممنوع بود و ماشین کمتراز آنجا عبور می کرد.(باید به اطلاعتان برسانم که گهگاهی ماهیگیران به آنجا می رفتند،و از نظر اداره محیط زیست هم اشکالی نداشت ،ایندفعه یکی از آن روزها بود.)

اوّل اشتباهی به دماغه ای که روبروی محل مورد نظر ما قرار داشت رفتیم ،دوباره دور زدیم و رفتیم تا رسیدیم به خلیج .

ما در ماه تیر و اوایل مرداد سالهای قبلتر خاطره های عالی ای از ماهیگیری در آنجا داشتیم ،طول ماهیها بین 30تا 46 سانتیمتر با تعداد بسیار زیاد ، اما ایندفعه ماهیها نسبت به آن موقع که من بچه بودم (سال 1372 - 1373) فرق کرده بودند ،زیاد خبری نبود و هر ماهی ای که می گرفتیم زیر 30 سانتیمتر طول داشت، البته ما هم فرق کرده بودیم ، پدرم در این سفر جوانانه ما را همراهی نکرده بود محمّد آقا هم حضور نداشت؛ رُش(میگو) درست و حسابی هم نداشتیم چون در رودخانه هراز در نزدیکی پلور، نمی دانم چرا(البته بجر یک ذرّه) رُش پیدانمی شد؟ به نظرم رُشها تحمل فاضلابها را که به علت «جهل و نادانی» در رودخانه سرازیر می شوند، نداشتند. البته جهالت بعضی وقتها به کمک طبیعت می آید.مثلاً اگر ملّت ندانند که در فلان رودخانه پر از ماهی است، آن منطقه از آسیب حفظ می شود.

در آنجا و در همسایگی ما دو دوست بودند، که از ما علاقه مندتر و عاشق تر بودند:

این دو دوست ما ،نمی دانم طعمه شان خوب نبود یا شانس نمی آوردند چون چیزی نمیگرفتند. بعد از اینکه ما چند ماهی گرفتیم ،هر وقت سر چوب ما تکان می خورد ، می آمدند و چوب را بر می داشتند(البته ناگفته نماند که تعداد جوازهای ما زیاد بود و ماهیگیران ما کم). آنها به خیال خودشان می خواستند به ما کمک کنند،اما همش چوبها را به هم گیرمی دادند. ما چند بار ازشان در خواست کردیم که آنقدر دست به چوبهای ما نزنند و حتی اگر ماهی زد و چوب نزدیک بود بشکند هم ،چوب را در نیاورند؛ اما آنها آنقدر عشق ماهیگیری داشتند که بر عطش برداشتن چوب نمی توانستند غلبه کنند.

خلاصه هی از ما التماس کردن و هی از آنها برداشتن چوبها، فکر کنم آنها در این روش ماهیگیری تازه کار بودند؛ چون با یک حرکت چوب که ناشی از باد بود هم ،به خیال ماهی شلنگ اندازان می آمدند.آنها آدمهای خوبی بودند و من میفهمیدم که منظوری ندارند چون دو نفری وقت زیادی را صرف باز کردن گوریدگیهای (گرهها و تابخوردگیها) ریسه های ما میکردند.

ماجرای چوبهای انتظاری را که کنار بگذاریم و برویم سر اصل مطلب که همان لانسه کشی است.ما و یکی از آن دوستان عزیز در اطراف لانسه کشی می کردیم ،من به چشم می دیدم که او چطور تمام این خلیج را تمام وقت لانسه کشی می کرد. او شخصیت بسیار باحالی هم داشت که جلوتر توضیح میدهم.

وقت عصر بود که روی سنگهای داغ ، برای خودم استراحت می کردم و کیف می کردم.

همانطور که صورتم روی زمین بود صدای پای برادرم را شنیدم که دارد می آید، اول به نظر نمی رسید که خبری باشد ، برادرم کمی آب پاشید روی من ، اول فکر کردم می خواهد شوخی کند ولی وقتی صدایم زد برگشتم و...دیدم این دوست عزیز تر از جان ما ، با یک ماهی آمده که تا حالا ندیده بودم.خدای بزرگ. این یک افسانه بود که به واقعیت تبدیل شده بود.

به او گفتم: «گل کاشتی مرد». بله دوستان ،آنها تک ماهی گرفته بودند ؛تک ماهی ای که به اندازه صید تمام ماهیگیران فصل می ارزید ؛چون آن ماهی نشان دهنده طبیعت بکر لار و خدایی که در این نزدیکی است ،بود. و تو چه دانی که در زیر آن آبهای نیلگون چه خبر است؟

و من چقدر خوشبخت هستم ،آیا همچنین ماهی ای به دام هر کس که قلّاب بیندازد می افتد؟

عشق و مستی در ادبیات ما ، معانی متفاوتی از آنچه در کوچه بازار از آن برداشت میشود دارد. و من میخواهم بگویم آن نفر دوست ماهیگیر ما عاشق بود . (علائم آن: یکی دوستش بود که حرفهای میزد که به عقل جوردرنمی‌آمد و دومی مداومت عجیبش در لانسه کشی و سومی اینکه ماهی عشقی ، ماهیگیر عاشق می خواهد. احتمالاً لانسه را دیوانه وار کشیده بوده)

من عکس قزل آلا های قول پیکر را در مجله و سایتها دیده ام، یکبار هم پدرم در سال 74 یک قزل آلا در لار گرفته بود که 64 سانتیمتر طول داشت ولی این یکی از آن بزرگتر بود و با لانسه هم گرفته شده بود.

آقای ستاره ماهیگیری (در عکس 3 نفره ، نفر وسط) این قزل آلای خال قرمز بسیار چاق با طول 68 سانتیمتر را با لانسه MEPPS شماره 3 مدل خال سوسکی گرفته بود.

خال قرمز 67 سانتی

احسان عبیدی آشتیانی از تهران1384

ادامه نوشته

اسپینینگ (لانسه کشی)

اسپینینگ روشی هست  که تو ۴ سال گذشته بیش از ۹۰درصد ماهیگیری بنده رو در بر داشته.

بهترین نتیجه رو ازش گرفتم و همواره سعی در بهتر انجام دادن این روش داشتم.

هر چند هیچ علاقه ای به نگارش در خصوص روش ماهیگیری و آموزش به علل مختلف(از جمله وجود مدعیان بی نام و نشان) ندارم ولی استثنآ این مقاله رو در خصوص تجربایت شخصی خودم میزنم و  امیدوارم مورد توجه دوستان قرار بگیره.

قبل از هر چیز این نکته رو باید عرض کنم که این توضیحات در رودخانه هراز تست شده و تقریبا موفق بوده و امکان داره در منطقه خاصی روش و تغذیه متفاوت باشه.    هر چند که به قول ابی فیشر قزل به هر جنبنده ای تو آب حمله میکنه.

 اولین نکته انتخاب نخ مناسب هست که به نظر بنده برای اسپینینگ هیچ وقت نباید بیشتر از سایز ۰۲۵ باشه.نخهای ضخیم علاوه بر جلوگیری از پرتاب بلند و دقیق به علت فر خوردن روی اسپول بعد از مدت کوتاهی ماهیگیری رو اعصاب خورد کن میکنند.

چوب و چرخ باید با توجه به مکانی که قرار هست در اون ماهیگیری کنیم انتخاب بشه و در مورد رودخونه هراز به نظر بنده چوب ۱.۸۰ و چرخی با ظرفیت ۷۰متر نخ ۰۲۵ کافی هست.(هر چه سبکتر بهتر)

 در مورد لباس هم که دوستان مطالب بسیاری رو وبلاگها قرار دادند و لپ مطلب این هست که باید هم رنگ طبیعت اطراف رود شد.

انتخاب نوع اسپینر خود یک موضوع چالش بر انگیز هست که باید تنها و تنها نسبت به جریان و شدت آب رودخانه انتخاب بشه.بحث بنده انتخاب رنگ و تعداد خال روی اسپینر نیست و تنها در خصوص استفاده از اسپینر معمولی (پهن برگ) و یا کشیده (برگ بیدی)است.از اونجایی که رودخانه ای مثل هراز از شدت جریان بالایی برخوردار هست در بسیاری مناطق استفاده از اسپینر کشیده به علت حرکت در عمق و عدم بیرون پریدن از آب بهتر جواب خواهد داد.

 ابزار دیگری که قطعا به یک قزلگیر کمک خواهد کرد استفاده از نت (چاک)مناسب هست.چاکی که همیشه همراهش باشه و به راحتی در هنگام بیرون کشیدن ماهی رو در خودش جا بده.چاکهایی که نیاز به باز شدن دارند به علت وقت گیر بودن و عدم تمرکز در بیرون کشیدن ماهی مناسب نیستند.

نمونه چاک که با طول حدود ۵۰ سانت که برای این امر مناسب میباشد.

قلابهای سه شاخ و یا تک شاخه که در همه اسپینرها  موجود هست بعد از مدت کوتاهی کند میشوند(به علت برخورد با سنگهای کف رود)بنابراین نیاز به تعویض دارند و راحت ترین راه برش حلقه انتهای سه شاخ و نصب حلقه به جای آن(در انتهای میله اسپینر) و جا انداختن قلاب جدید در حلقه جدید است.برای راهنمایی دقیق میتونید از پست دوست خوبمون آقا مجید استفاده کنید.  http://khalgermez.blogfa.com/post-207.aspx

 بنده همیشه یک دم باریک کوچک به همراه دارم که کمک زیادی در موارد مختلف بهم میکنه ویک جعبه که حدود ۱۰ عدد اسپینر در اون قرار داره.

هرزگرد مناسب هم میتونه هرزگرد ۲ بشکه ای باشه که کمترین پیچش رو به نخ انتقال بده.

عینک پلاروید هم از لوازمی هست که میتونه به دید بهتر ما کمک کنه.هر چند وقتی شما ماهی رو بتونید ببینید یعنی ماهی هم شما رو دیده و امکان به قلاب زدن بسیار پایین میاد.

سرعت کشش اسپینر همونطور که دوستمون احسان اشاره کردند هم بسیار اهمیت داره.نمیشه برای سرعت مثال یا عددی داشت زیرا چرخها نصبت به هم متفاوت هستند و تنها به این نکته اشاره میکنم که اونقدر آروم میکشیم که ماهی گاها تنبل رنگین کمان رو ترقیب به گرفتنش بکنیم.هر چه ریسک بیشتری کنید موفقیت بیشتری بدست میاد.حتی گاهی میشه تو یه جریان مناسب چند لحطه ای مکث کرد و همون لحظه گاهی نتیجه رو متفاوت میکنه.

از لوازم که بگذریم یکی از نکات قابل توجه تصمیم برای نحوه اولین پرتاب که مهمترین پرتاب شما هست.عجله در مورد پرتاب معمولا بدترین عمل هست و هر بار که با  آرامی به آب نزدیک شدم و قبل از اون به جریان رود فکر کردم و تصمیم درستی گرفتم بهترین نتیجه رو داشته.

یک پرتاب دقیق زمانی بهترین نتیجه رو میده که شما بتونید از دورترین فاصله نصبت به محل فرود توقف و پرتاب کنید تا شانس دیده شدن توسط ماهی رو کم کنید.در نظر گرفتن این مهم که بعد از به قلاب زدن ماهی چقدر قدرت مانور دارید هم مهم هست زیرا ماهی بزرگ شما را معمولا به چالش کشیده و باید بتوانید در کنا رود با او همراهی کنید.

بر خلاف تصورات عموم به نظر بنده همیشه یک چاله آب آرام در وسط رود بهترین و بکرترین جا نباید باشه و جریانهای کنار رود و بوته های خوابیده بر روی رود هم میتونه از بهترین مکانهای تغذیه ماهی میتونه باشه.به شخصه معمولا با یک پرتاب بلند شروع میکنم و بعد اون رو به زیر بوته میکشونم.و این نکته که کمتر ماهیگیران به این مناطق توجه میکنندهم میتونه یک امتیاز باشه.

نحوه حرکت و سرعت اسپینر یکی دیگه از نکاتی هست که بسیار باید به اون توجه بشه.اگر اسپینر به محض ورود به اب کشیده نشه معمولا  جریان آب اون رو به هم و یا به هرزگرد میپیچونه و در عملکرد اون تاثیر منفی داره. نکته دیگه این هست که باید حد اکثر تلاش برای حرکت اسپینر در عمق آب صورت بگیره که در این مورد اسپینر برگ بیدی کمک زیادی میکنه.

 جریانهای کنار جریان اصلی رود هم از مناطقی هست که باید مود توجه قرار بگیره و به نظر بنده نه تنها با یک یا دو پرتاب کار به اتمام نرسیده بلکه گاهی بعد از تعویض ۲ اسپینر نتیجه به دست خواهد اومد به شرط اینکه بیش از حد در معرض دید قرار نگرفته باشید.هفته قبل من و دوست خوبم حسین از یک منطقه  ۶عدد ماهی بیرون کشیدیم و شاید همون  جریان رو ۲ نفری ۵۰ بار لانسه کشیدیم که در نهایت یک ماهی ۱.۵ کیلویی به اسپینر  زد 

نکته دیگر در خصوص بیرون کشیدن ماهی که فکر میکنم میتونه مهم باشه این هست که در طول جریان کشش ماهی طوری باید کلاچ رو تنظیم کرد که به صورت دائم و تا لحظه آخر حد اقل یک سوم چوب خم و تحت کشش باشه.

یکی دیگه از نکات این هست که ماهیی که به قلاب زد و فرار کرد اون لحظه دوباره به قلاب نمیزنه و بهتره از اون منطقه فاصله بگیرید و ۱ ساعت بعد دوباره اون مکان رو امتحان کنید.البته اگر از روش دیگری به غیر از اسپینینگ استفاده کنید بهتر نتیجه خواهد گرفت.

قزلگیری در فصول و مناطق مختلف زمانها و روشهای مختلفی رو میطلبه و به عنوان مثال در این روزها هر چه هوا در طول روز گرمتر میشه تغذیه ماهی بهتر میشه و این موضوع در تابستان برعکس هست.

 و از همه مهمتر اینکه خواهشا ماهی های ریز رو رها کنید و به خال قرمز به چشم یک ماهی در حال انقراض نگاه کنید که همیشه ارزش رها سازیش بسیار بیشتر از نگه داشتن اون هست.

در خصوص نگهداری ماهی صید شده هم این نکته مهم هست که بعد از مرگ ماهی هر چه سریعتر شکم ماهی رو خالی کنید تا هم از فساد زود هنگام جلو گیری کنید هم گوشت ماهی سفت و لذیذ باقی بمونه.

امیدوارم این نکات بتونه به خلق یک روز زیبا در طبعیت کمک کنه.قطعا هر ماهیگیر راه های و روشهایی داره که خودش بهش میرسه و قطعا با سلیقه ماهیگیر و تفکرش میتونه نتیجه بهتری بگیره. 

 این هم عکسهایی از آخرین برنامه ما در هراز ۱۵/۹/۹۱

قزل هراز

 

حسین رحیمی قزل هراز

یکی از دوستان هم پیشنهادهایی برای لانسه کشی داشتند که بد ندونستم به این پست اضافه کنم.

سایز لانسه نیست چند نکته را باید در نظر گرفت به شرح زیر 1.از هرزگرد دور بالا استفاده شود(هرزگردهای بولبرینگی که یک تا چند بلبرینگ دارند) 2.همیشه در لانسه کشی اصل مهم بودن فاصله بین هرزگرد تا لانسه باید رعایت شود (از هرزگرد تا لانسه از نخ لیدر استفاده شود و برای قزل نخ اینویزیبل باشد/غیر قابل دید/ و میزان طول لیدر باید بین یک سوم تا یک چهارم طول چوب باشد . 3.همیشه هنگام انتخواب لانسه به اکشن چوب توجه کنید(چوب 10 تا 30 گرم لانسه 10 تا 30 گرم) 4.بعد از درست بودن موارد فوق با کمی فاصله از اب ایستاده(جهت استتار) به سمت مقابل رودخانه (در این مثال ماهیگیر در ضلع شرق ایستاده و رودخانه مقابل ان از شمال به جنوب در جریان است) لانسه را پرتاب کنید اما ترجیهن 10 تا 20 درجه بالاتر باید به محض خوردن لانسه روی اب ماهیگیر توان کنترل نخ را داشته باشد (بعد از بستن فنر اسپول چوب را به سمت راست کشیده تا شلی نخ را بگیرید) سپس بدون اینکه اقدام به جمع کردن بکنیم با سر چوب نخ را کنترل میکنیم در این وضعیت سر چوب به سمت پایین وسمت راست بدن قرار میگیرد حرکت صحیح لانسه را باید حس کنیم به تور طبیعی با توجه به ثابت بودن مقدار نخ و کنترل ما لانسه یک حرکت نیم دایره در اب میزند فشار زیاد اب لانسه را در پایین نگه میدارد با طی شدن نصف مسیر (درست نصف نیم دایره )چوب را از سمت راست به سمت چپ بدن انتقال داده در تمام زمان حرکت باید لانسه را دید و حرکت صحیح ان را حس کرد تا بین چرخش لانسه و حرکت دست سرعت مورد نیاز را به دست اورد و همیشه سر چوب در پایین ترین جای ممکن قرار بگیرد درست در وسط نیم دایره سرعت چرخش لانسه بیشتر میشود ماهیگیر در این زمان با جمع کردن ارام لانسه از سرعت اب استفاده کرده و لانسه را همچنان در پایین نگه میدارد و ادامه نیم دایره را کامل میکند

مجتبی منسوجی.

ادامه نوشته

رها سازی خال قرمز در هراز

دانلود از پرشین گیگ

مشاهده و دانلود از آپارات

 خال قرمز هراز

 شاید از نظر بسیاری رها سازی یک ماهی کوچک ارزش چندانی نداشته باشه.

بگیر و رها کن در ایران مقوله ای هست که هنوز جا نیفتاده و هنوز شاهد بدرفتاریهای بسیاری با طبیعت هستیم.

هفته قبل شاهد اون بودم یک ماهیگیر محلی  خال قرمزی رو که گرفت رو به سنگها کوبید و بعد اون رو داشت جا سازی میکرد که محیط بانها اون رو نبینند .

نمیدونم با وجود این همه ماهی پرورشی که به سایزهایی میرسد که ارزش غدایی دارند باز هم بردن یک ماهی ۲۰۰ گرمی چه ارزشی داره؟

بنده متولی فرهنگ بگیر و رها کن نیستم و تنها در چهارچوب رها سازی ماهی های در خطر و ماهیهایی که از نظر تکثیر و یا رشد نیاز طبیعت میباشد در حد توان خود تلاشهایی خواهم کرد.

به امید روزی که شاهد رها سازی قزل آلای خال قرمز توسط همه باشیم.

شروع کلاسهای فلای فیشینگ

تاریخ و ساعات برگزاری کلاسهای فلای فیشینگ

روزهای سه شنبه هرهفته  از ساعت 3 تا 5

تاریخ جلسات

 روز سه شنبه  21/9  آدزماه 91

روز سه شنبه 28/9 آدرماه 91

روز سه شنبه 5 /10 دی ماه 91

روز سه شنبه 12/10 دی ماه 91

روزه سه شنبه 19/10 دی ماه 91

روز سه شنبه 26/10 دی ماه 91

روز سه شنبه 3/11 دی ماه 91

روز سه شنبه 10/11 بهمن ماه 91

روز سه شنبه 17/11 بهمن ماه 91

روز سه شنبه 24/11 بهمن ماه 91

تعداد کلاسها 10 جلسه می باشد

محل برگزاری گلاس ها

خیابان ولیعصر - ظلع شمالی ‍‍پارک ساعی ، ساعی یکم  فرهنگسرای سرو

مرحله اول –  سطح مبتدی

    شرح مختصری در مورد فلای فیشینگ
    آشنایی با تجهیزات مورد نیاز ( چوب، چرخ، نخ، لیدر، تیپت، پشه، گره ها و نحوه اتصال اجزای مختلف)
    اصول اولیه پرتاب
    آشنایی با پشه های مصنوعی
    شرح مختصری در مورد حشره شناسی
    آشنایی با تکنیک های فلای فیشینگ
    دوره عملی

مرحله دوم – سطح متوسط و پیشرفته

    تجهیزات فلای فیشینگ
    پرتاب
    پشه های مصنوعی
    حشره شناسی
    تکنیک های فلای فیشینگ
    رفتارهای ماهی
    دوره عملی

منبع :  coldon.ir

گرانی لوازم ماهیگیری تا کجا؟

هر چند به گرونی بی سابقه همه چی عادت کردیم و با دیدن عدد های عجیب هیچ نباید تعجب کرد ولی متاسفانه شاهد اون هستیم عده ای به قول معروف از آب گل آلود ماهی میگیرند و با بالا بردن قیمت به صورت تصاعدی و با دلایل مختلف خود رو بی تقصیر نشون میدن.

در این که دلار از ۱۲۰۰ سال قبل به حدود ۳۰۰۰ امسال رسیده شکی نیست و اینکه رو قیمت همه چی مثل حمل و نقل و کارها مربوط به واردات هم تاثیر خودش رو داره هم حرفی نیست اما واقعا باید نخ ماهیگیری که ۳۵۰۰ فروخته میشد بشه ۲۵۰۰۰ تومان؟

چوب ۱۷۰۰۰ باید بشه ۸۵۰۰۰ ؟

و جالبتر از اون دلایلی هست که برخی برای این قیمتهای عجیب میاوردند.

دلایلی مثل با این دلار کسی دیگه نمیتونه جنس وارد کنه ماهم باید سودمون رو همین جنسهای مونده بکشیم!!

 اگه با دلار روز بفروشیم بعدا که دلار رفت بالا سر ما بی کلاه میمونه !!

و....................

ای کاش یکم انصاف هم چاشنی کار برخی از فروشندگان بود .

 اونها هم حق دارند جنس رو به قیمت روز بفروشند و فکر در آمد خودشون هم باشند ولی این رویه برخی افراد کاملا کلاه برداری از افرادی هست که از قیمتها و برندها خبر ندارند و برای یک جنس چینی بسیار بی کیفیت هزینه سنگینی رو میپردازند.

 

یک روز سرد ولی زیبا در رودخانه هراز

باز هم سعی کردم از صبح زود چشم پوشی کنم و به همراه رحیم و حسین به سمت رودخانه هراز راهی شدیم.

در این فصل رودخونه زیباییهای خاص خودش رو داره و با دقت کردن در محیط میشه رنگ زمستون رو همه جا دید.

زمستون به نظر بسیاری بهترین فصل برای صید قزل آلا میتونه باشه.

شفافیت آب و کم شدن حجم آب و همچنین پایین اومدن دمای آب و به طبع اون تحرک بیشتر قزل آلا ماهیگیری رو بسیار لذت بخش میکنه.

ولی وای به زمانی که پاتون کنار آب سر بخوره.

تا حدود ساعت ۱۲ ماهی قابل توجهی صید نشد.

به منطقه ای رفته بودیم که به گفته محیط بان منطقه ای هست که تنها فلای کارها مجاز به ماهیگیری در اون منطقه هستند و ما برای سرکشی وارد اون منطقه شدیم.نکته جالب وجود تعداد زیادی ماهیگیر غیر مجاز در اون منطقه بود که از دو سمت رودخونه مشغول ماهیگیری بودند.

بیخیال اون منطقه شدیم و به قسمتهای دیگه رفتیم که نتیجه خوب بود.

 

رودخانه هراز

من به منطقه ای ای رفتم که اولین پرتاب یک ماهی ۱.۵ کیلویی داشت و  پرپتاب بعدی یک ماهی بالای ۳ کیلو که متاسفانه فرار کرد.

مناظر زیبایی در قسمتهای مختلف رودخونه وجود داشت که تعدادی از اونها رو به تصویر کشیدم.

 رودخانه هراز

 

عکسها و فیلمهای دیگه که حسین رحیمی زحمت کشیده به دستم نرسیده و در اولین فرصت اونها رو هم روی وب قرار خواهم داد.

ادامه نوشته